کد مطلب:225129 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:222
وقایع سال یکصد و هشتاد و چهارم هجری نبوی
در این سال به روایت ابن اثیر در تاریخ الكامل هارون الرشید حماد بربری را والی یمن و مكه معظمه گردانید و داود بن یزید بن حاتم مهلبی را والی مملكت سند گردانید در تاریخ سند مسطور است كه در زمان هارون و مأمون بعضی از مملكت هند و سند در تحت فرمانفرمائی ایشان بوده است و پایان فرمانگذاری گماشتگان خالفای عباسیه تا زمان خلافت القادر بالله ابوالعباس احمد بن اسحاق بن مقتدر بالله بوده است تا در نیمه شهر رمضان سال چهارصد و شانزدهم هجری كه سلطان محمود غزنوی از دار الملك غزنی لشكر بدیار هندوستان كشیده به خطه ملتان رسیده ملتان و اوجه را بدست آورد، عمال القادر بالله را از آن دیار بیرون كرد.
و در این سال یحیی الحرشی والی ولایت جبل شد و هم در این سال مهرویه رازی حكمران مملكت طبرستان شد و ابراهیم بن اغلب به نظم و نسق مملكت افریقیه پرداخت و چون هارون الرشید حسن كفایت و سیاست او را بدید ولایت آن ایالت را با او گذاشت و هم در این سال ابوعمر و الشاری خروج نموده و زهیر قصاب به قلع و قمع او مأمور شد و او را در شهر زور به قتل رسانید.
و هم در این سال ابوالخصیب خواستار امان گشت و علی بن عیسی بن ماهان او را امان بداد و ابوالخصیب در مرو ادراك حضور علی را بنمود و به اكرام او برخوردار شد و نیز در این سال حداد بن عبدالرحمن البلنسینی به سوی شهر اشقه از مداین اندلس [1] رهسپار شد و با ابوعمران و مردم عرب در آن شهر منزل گزید و بهلول بن مرزوق به جانب ایشان بشتافت و آن جماعت را به حصار گرفت و اعراب را از آن سامان به هر صحراء و بیابان پراكنده ساخت و خودش به شهر اشقه درآمد و با عظمت و قدرت جای كرد و حداد به شهر بلنسیه روی نهاد و در همان مدینه اقامت ورزید.
[ صفحه 126]
و در این سال یحیی الحرشی والی ولایت جبل شد و هم در این سال مهرویه رازی حكمران مملكت طبرستان شد و ابراهیم بن اغلب به نظم و نسق مملكت افریقیه پرداخت و چون هارون الرشید حسن كفایت و سیاست او را بدید ولایت آن ایالت را با او گذاشت و هم در این سال ابوعمر و الشاری خروج نموده و زهیر قصاب به قلع و قمع او مأمور شد و او را در شهر زور به قتل رسانید.
و هم در این سال ابوالخصیب خواستار امان گشت و علی بن عیسی بن ماهان او را امان بداد و ابوالخصیب در مرو ادراك حضور علی را بنمود و به اكرام او برخوردار شد و نیز در این سال حداد بن عبدالرحمن البلنسینی به سوی شهر اشقه از مداین اندلس [1] رهسپار شد و با ابوعمران و مردم عرب در آن شهر منزل گزید و بهلول بن مرزوق به جانب ایشان بشتافت و آن جماعت را به حصار گرفت و اعراب را از آن سامان به هر صحراء و بیابان پراكنده ساخت و خودش به شهر اشقه درآمد و با عظمت و قدرت جای كرد و حداد به شهر بلنسیه روی نهاد و در همان مدینه اقامت ورزید.
[ صفحه 126]
[1] بلنسيه بفتح باء و لام و سكون سين و تخفيف ياء: شهري است در اندلس كه در شرق قرطبه واقع شده، واشقه به فتح الف و قاف نيز نام شهري است در آن سامان.